مامانی خیلی امیدواره

ساخت وبلاگ

سلام عروسک مامان خوبی عشقم

مامانی بعداز یک وقفه خیلی خیلی طولانی برگشت.

تا تصادف بابایی و پرستاری مامانی از بابا واست گفتم.

بابایی یکماهی خونه نشین شدو بعدهم سرحال و قبراق مثل همیشه رفت سرکار،البته اینو هم بگم گه بابایی لجباز اصلا حرف مامانی رو گوش نمیداد و استراحت نمیکرد همش کتف بند و بازو بندشوباز میکرد ولی به لطف خدا زودی خوب شد.

مهر امسال هم منو بابایی با دوست بابایی و همسری رفتیم کیش مسافرت تا یکم حال و هوامون عوض شه ،خیلی خوش گذشت وجای شما حسابی خالی بود ،ایشالا که سفر بعدی حداقل شما تو شکم مامانی باشی.

عروسکم تا دو سه هفته پبش مامانی داشت دارو میخورد منتظر شما بود ولی شما قصد اومدن به دل مامانی رو نداری،تا اینکه چندروز پیش مامانی رفت پیش دکتر و دوباره چکاپ شد و آزمایش داد و با توکل به خدا درمان جدید رو شروع کردم ،

عزیزم اینماه خیلی خیلی امیدوارم همش به خودم میگم ایندفعه دیگه حتما مامان میشم ،عروسک نذاری ایندفعه هم امید مامان ناامید شه ،نذار اینماه هم مامان غصه بخوره اگر اینماه هم ماه  من نباشه به معنای واقعی داغون میشم ،ولی نه من مطمئنم که اینماه دیگه حتما میای 

بی صبرانه منتظرت هستم 

ایشالا که پست بعدی خبر اومدن شما باشه

مامان منتظر ...
ما را در سایت مامان منتظر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3khomshazeh5 بازدید : 18 تاريخ : جمعه 12 آذر 1395 ساعت: 22:39